آفاق آفاق ، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

زندگی دوباره مامان و بابا

اتفاقات این هفته

دختر گلم سلام عزیز دلم مامان یه عالمه نگران و استرس دارم همشم به خاطر اینه که میترسم تو دختر طلام هول باشی و بخوای زود بیای تو بغلم عزیز دلم دوست دارم تا هفته 40 مهمون دلم باشی و سر وقت به دنیا بیای گلم عجله نداشته باش این 6 هفته رو هم تحمل کن و کمی بد بگذرون مامان هنوز آماده پذیرایی از خوشگل خوشگلا نیستم . از هفته 32 از وقتی سونو دادم کمردرد و دردای پری امونمو بریده . زیر دلمم که یکسره درد میکنه و راه رفتنم برام سخت شده. دیگه واقعا احساس کسالت میکنم . هفته 33 که دردام بیشتر و بیشتر شد و این هفته هم که یکسره استراحت میکنم و روزبرزو بیشتر نگرانت میشم . تازگیام که از همه غذایی ایراد میکیرم و همه چی بوی بدی میده و اصلا اش...
27 دی 1392

بدون عنوان

سلام دختر طلا مامان خوبی دختر گلم دلم برات یه عالمه تنگ شده بود که طاقت نیووردم و تو این روز که 32 هفته ات تموم شد رفتم سونو و اون قیافه خوشگل و نازو بامزه اتو دیدم خوشگلم دکتر عکستو بهم داد .عزیز دل مامان قربون اون دست و پاهای کوچولوت برم من نمیدونی چقدر خوشگل و اروم تو دلم خوابیده بودی وقتی دکتر گفت این دستشه - این پاهاشه - این صورتشه نمیدونی چقدر ذوق کردم بعدشم قلب کوچولوتو نشونم داد و گفت این قلبشه و اینم صدای قلبشه تاپ تاپ میزد بابا جون ارم وایساده بود مانیتورو نگاه میکرد بعد از اینکه اومدیم بیرون به من گفت چطوری قلبش صدا میداد. گفتم دیدی چقدر شبیه تو بود. همینو که شنیدی انگار دنیارو بهش داده باش...
15 دی 1392

دردودل مادرانه

سلام دخترم امروز مامان جون اومدم برا درد و دل در جوانی پیر شدم  دخترم مامان تو 24 سالگی پیر شده باور میکنی کمر درد که امونم بریده ..گهگاهی دالدرد و ..سردرد و پادرد که نگووووو وقتی پاهام درد میگیره رگش میگیره میخوام از درد جیغ بزنم . همه اینا کنار من هواس پرتیم گرفتم الان حدود یه هفته میشه که فهمیدم سند خونه گم شده هرجا رو که فکرشو کنی گشتم اما اثری ازش نیست . امروز به خودم گفتم نکنه انداخته باشمش دوررررررررررررر بابا جون باهام دعوا نکرد بهم گفت عیبی نداره میریم اقدام میکنیم برا المثنی ولی من خودم خیلی خجالت کشیدم . حالا از دست خودم ناراحتم مامان جونم دختر گلم دعا کن این مامان هواس پرت و ...
14 دی 1392

نینی خوشگل

ماشالله هزار ماشالله این عکس نینی خوشگل خاله هانیه اسمش الناس قراره با تو دوست شه و با هم بازی کنید ...
3 دی 1392

هوس هندونه

   سلام یکی یدونه مامان و بابا  خوبی عشقم میخوام برات از چند روز پیش بگم که مامان و کلی ذوق زده کردی. چند روز پیش همش بوی هندونه به دماغم میخورد تو حیاط میرفتم بوی هندونه میومد تو اتاقم بوی هندونه میومد بابا جون سر کار بود بهش زنگ زدم و گفتم داری میای خونه برام هندونه بخر. وقتی اومد خونه یه هندونه بزرگ خریده بود . راستی اونروز تو خیلی اروم بودی هر از گاهی یه تکون کوچولو میخوردی انگار کل روزو تو دل مامان خوابیده باشی. (( تازگیا تنبل شدیووووووو مثل مامان جون )) منم تا هندونه رو دیدم سریع خواستم ببرمش و بخورم . خودم اصلا دلم هندونه نمیخواست ولی نمیدونم چم شده بود همش بوی هندونه میومد . همین که هن...
3 دی 1392

شب یلدا

  امشب جایی نری میخوام بشمرمت جوجو یلدات مبارک قربون دختر گلم بشم که امسال اولین شب یلداشو کنار مامان و بابا و مامان بزرگاو بابابزرگا خوش گذروند. ایشالله سال دیگه تو بغلمونی و از بس شیطنت میکنی که هممونو عاصی میکنی قربون اون شیطنتات بشم که امسال یلدا شیطنتات فقط برای مامان جون بود امسال یلدا همه چی خوردم انار - لیمو شیرین - پرتقال - نارنگی  کدو تنبل - اجیل - شکلات - راحتی - پر زردالو - تخمههههههههههههه - هندونه - .....دیگه چی خوردم ......شیرینی و شادونه و ... خلاصه هر چی تو سفره بود و خوردم گفتم یه شبه و شاید دختر طلام هوس کرده باشه حالا مامان چاقا...
3 دی 1392

شکلک های زرد بامزه شیطنتی

اینم شکلکایی که خیلی از دوستام ازم میپرسیدن این شکلکای خوشگلو از کجا میارم میتونید همرو از اینجا ببینید و وبلاگتونو خوشگل کنید                                                                                                    ...
3 دی 1392

اخرین روز آذرماه

سلام دختر عزیزم امیدوارم تو تو دل مامان حالت خوب خوب خوب باشه مامان جون بازم سرماخوردم ایندفعه خیلی زیاد اما باهمین حالم گفتم بیامو اتفاقات این هفته که گذشت و بنویسم تادختر طلام از دستم ناراحت نشه یه مدت بود که فکر باباجون به خاطر منو تو خیلی مشغول بود . مامان جونم که تازگیا شکمم بزرگ شده و راه رفتن کمی برام سخت شده . هوام که گاهی برفیه و گاهی بارونی و گاهیم یه عالمه سوز داره   منم به خاطر همین دو هوا شدن مریض شدم داشتم میگفتم باباجون نگران منو تو بودهمش فکرو خیال میکرد بعدشم وضعیت منو اب و هوا رو میدید بیشتر فکرو خیال برش میداشت . دلشو زد به دریا و با امید خدا رفت به خاطر منو تو دختر نازش ماشین خرید...
3 دی 1392
1